برای دخترم باران

ممنونم که دخترم شدی؛ باران؛ دختر پاییزی من

1394/12/26 6:20
419 بازدید
اشتراک گذاری

ممنونم دخترم که هستی؛ که دخترم شدی؛ که عشقم شدی؛ آرامشم شدی؛ وقتی تو تقویم هفتگی رشدت خوندم که الان که هفته 14 هستی همه دنیا و رنگاشو خوب و زیبا می بینی؛ وقتی موقع شبر خوردن دنیا برات اینقدر زیباست که محو تماشا میشی و شیر یادت میره و گاهی چند دقیقه به گوشه دنیا خیره میشی و می خندی؛ چشمای منم رنگهای دنیا رو شادتر می بینه؛ نمی دونی چقدر این روزا آرومم؛ حتی خوابم نمیبره؛ میخوام کنار تو از لحظه لحظه زندگیم حظ کنم؛ شبا وقتی بیدار میشم بهت شیر میدم و تو دوباره می خوابی؛ من همچنان کنارت بیدار می مونم و نگات می کنم؛ یاد پارسال همین موقع می افتم؛ تمام وجودم سرشار از تمنای تو بود دخترم؛ هر لحظه اش رو دعا می کردم خدایا خدایا یکی از فرشته کوچولوهاتو بذار تو بغل من؛ آهای خدا جون خدایا صدامو می شنوی؛ و شنید؛ و باران رحمتش رو بی زحمت برام فرستاد؛ خدایا امشبم صدامو گوش کن می دونم که می شنوی؛ خدای مهربونم؛ ازت ممنونم که هستی؛ که دخترم هست؛ که پدرش هست؛ که من مادرم؛ بهت قول میدم دخترم رو شاد شاد شاد بزرگ کنم؛ بهش یاد میدم از تموم چیز هایی که داره لذذذذت ببره؛ بهش یاد میدم دنیا زیباست؛ زندگی بزرگترین هدیه خداست؛ یاد میدم دنیا رو زیبا تر و بهتر و امن تر کنه واسه خودش و همه آدمای توی دنیا؛ ممنونم ازت خدا؛ ممنونم ازت دخترم؛ تا ابد دوستت دارم حتی زمانی که در این دنیا نباشم...

پسندها (1)

نظرات (0)